نیکان ۱۰ ماهه شد

پسر عزیز تر از جونم بالاخره ده ماهه شدی و من ده ماه تمامه که احساس قشگ مادری را با تمام وجود حس میکنم ....

پسر عزیز تر از جونم بالاخره ده ماهه شدی و من ده ماه تمامه که احساس قشگ مادری را با تمام وجود حس میکنم .نیکانم تو بزرگترین و باشکوه ترین هدیه ای بودی که در تمام سالهای عمرم از خداوند گرفتم.چطوری بگم......تو توی تمام بندبند تنم وتمام سلولها و تمام رگهاو مویرگهام جاری هستی...نیکانم شاید یه روزی بزرگ بشی و با خودت فکر کنی چه مامان دیوونه ای داری!!! اگه بهت بگم حداقل روزی ده بار جلوی آیینه میایستم و اون صورت کوچولوی قشنگ معصوم ومهربونتو به صورتم میچسبونم و از ته دل از خداوند تشکر میکنم.   

 

نیکانم اگه زندگی انسان خلاصه بشه توی سه مرحله مرحله اولش کودکیه مرحله زیبای پادشاهی .....لوسی وعزیزدل مامان بابا بودن........مرحله دوم مرحله عاشقانه ایه که با پیوند قلبت به دیگری نیمه نا تمام وجودت تمام میشه...مرحله عاشقی و دلباختگی....... نیمه دیگه وجودی من پدرت بود که با تمام وجودم دوستش دارم و بخاطر تمام مهربونیهاش تمام عمر مدیونشم.. عزیزم آرزوی من اینه که تو هم در بهترین زمان وبهترین مکان بهترین زوج دنیا قسمتت بشه.......و اما مرحله سوم مرحله کامل شدنه ..مرحله متعالی شدنه ..مرحله ایه که خدا قطره ای از اقیانوس بیکران خالق بودنشو به انسان هدیه میده و در واقع بزرگترین نعمتشو به بنده هاش عطا میکنه تا یه بار دیگه بنده هاشو شرمنده لطف بی انتهاش بکنه...این مرحله زیبا  مرحله مادر شدنو و پدر شدنه...آره عزیزکم با وجود تو...تنها با تو... نور الهی دروجود من و بابایی متجلی شده و احساس زیبای تکامل در وجودمون شکوفا.......

دیگه هیچ چیزی از خدا نمیخواهیم به جز سلامت و سعادت و سربلندی تو.....

***دوستت دارم این جمله رو تک تک سلوهای بدنم روزی صدها هزار بار فریاد میزنند سرزنده و سربلند باشی در همه عمر***