امروز مامان منوداد به مادر جون اونم منو برد خونه یه خانمی که بهش میگفت زن عمو منم که دلم باسه مامانم خیلی تنگ شده بود هی هی گریه کدم اونقدر گریه کدم که مادر جون مجبور شد منوببره پیش مامان و بابا
مامان خوابیده بود رو صندلی و آقا دکتره داشت دندونشو میتراشید من ازترس دیگه گریه نکردم مادر جون منو دوباره برد خونه زن عمو خانوم اونجا یه خانمی بود که یه بچه کوشولو داشت نمی دونم چرا بوی مامانمو میداد نه فک کنم بوی شیر میداد بخاطر همینم من توبغل اون خانومه ساکت شدم راستی اسم نی نی اون خانومه محمد رضا بود.
سه شنبه مامان منو برد یه جایی که اسمش خانه بهداشت بود اونجا یه عالمه خانم پرستار بودن که خیلی منو دوست داشتند و یه عالمه باهام بازی می کردندبعدش مامان دستمو گرفت و داشت باهام صحبت میکرد که یکی از این خانم پرستارا منو جیز زد مامان بهم گفت مبارکه! اخه نمیدونم درد کشیدنم مبارکه داره؟!!مامان گفت بالاخره واکسن چهار ماهگیتم زدی عزیزم.
امروز عمو محمد از سربازی مرخصی گرفته بود برای همین مامان و بابا منوبردند
خونه مامان مهری .........بای ..........چه کچل شده!!!........ این عمو!!!.......
من هم تا قیافه عمو محمد رو دیدم حسابی تلسیدم و یه عالمه گریه کردم آخرش مامان و بابا رو مجبور کردم بریم خونه مادر
اونجا خاله مهسا و مادر هی با هم دعبا میکلدند مادر میگفت بدش به من خاله مهسا میگفت بدش به من..من ته دیگه خسته شدم آخه مگه من اسباب بازیم؟.........
این آدم بزرگا چجوریند دیگه؟.....
بعدش دانیال اومد و بعدشم خاله مهناز................... هی هی همشون بغلم کردند.... دیگه خسته شدم و تا می تونستم گریه کردم تا مامان و بابا رو مجبور کردم که بریم...........
آخی یه نفس راحت...........
تا ساعت ۲ بیدار بودم مامی و بابا حسابی خسته شدند بعدش مامان هی هی برام شعر خوند تا خوابیدم.
دیروز دوستای مامان اومدند خونمون نمی دونم چرا هر کدوم که میومدند ابلش هی منو میچلوندند اول یه خانمی اومدکه شکمش خیلی گنده بو من فکر کدم که خیلی غذاخوده ولی مامان گفت خاله شیرین یه نی نی تو شکمش داله اه........وای....خداجون یعنی خاله شیرین نی نی خوده بود؟
بعدش خاله لیلا اومد بعدشم خاله فرشته... خاله ها خیلی مهلبون بودن خاله فرشته مامی منو باز کرد....های.... یه عالمه نفس کشیدم بعدشم منو شست و بعد دوباله مامی کرد.
خاله ها خیلی منو دوست داشتند برای من هدیه آوردند.
بعدشم مامان مهری اومد و از مامان وخاله ها عکس گرفت.
خاله فرشته خاله شیرین خاله لیلا مامان